موسسه ی فرهنگی قرآنی عرفان القرآن

(شمیم لقاء)
موسسه ی فرهنگی قرآنی عرفان القرآن
بسمه تعالی
وب سایت حاضر با هدف معرفی موسسه ی فرهنگی قرآنی عرفان القرآن (شمیم لقاء) به علاقه مندان علوم دینی و قرآنی و ترویج و ارائه ی گوشه ای از تفکر اسلامی و شیعی راه اندازی شده است
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره ی این موسسه به درباره ما مراجعه نمایید.

به امید ظهور تجلی قرآن بشریت صاحب العصر و الزمان(عج) و استشمام شمیم لقائش



از احوالات پسر فاطمه بی خبر نباشید!

بر او سلام بفرستید!

با او صحبت کنید میشنود!

او هم دل دارد....!

سلام بر تو ای پسر فاطمه!

سلام بر تو ای همنشین زمان های دلسوز

سلام بر تو که تنهایی!

سلام بر تو ای حضرت عشق!

آقاجون برگرد بخدا دل ها تنگ است.....
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران

۵۷ مطلب با موضوع «توصیه ها و زندگی عارفان» ثبت شده است

رسول خدا(ص) فرمود:
هر کس مقدرات الهی را بپذیرد و مشفقانه و صابرانه با آن برخورد کند،

خدا می فرماید: من فردای قیامت شرم دارم برای او میزان و عدالت بگذارم چون این بنده من کارهای مرا در تاریکی دنیا مشفقانه و از روی میل با صبر و تحمل تحویل گرفت و هیچ اعتراضی نداشت. من شرم دارم از او حساب بکشم.
همان طور که عبد صبر می کند خدا هم به او جزا می دهد. یک مرتبه که صبر کرد و بزرگ شد، مرتبه دوم قوه اش بیشتر می شود و خیلی برایش آسان می شود. می گویند گرسنگی سه روز اول ماه رمضان یک مقدار سخت است و از روز سوم به بعد راحت می شود. در امور اعتقادی هم همین طور است انسان صبر می کند.


حاج محمد اسماعیل دولابی



خدا دوست ندارد دوستان و بندگان نزدیکش غمگین باشند، او میخواهد آنها مسرور باشند، با بودن خودش. خدا غیور است. اما اینها ادب دارند و نمیگویند و یا یاد نمی کنند. لذا است که به غم، می سازند. با این همه آخرش هق هق بیرون میزند و خدا فرج می دهد.
امیدوارم همین که گردی پیدا می شود یک سبحان الله بگویید آن گرد کنار می رود.
هر جا هم فیض و نعمتی به شما رسید : الحمد لله. چون شکرش را به جا آوردی گرد نمی گیرد.
 و هر وقت خطایی خطور کرد و خواست کدرت کند: استغفر الله.این سه ذکر را که بلدید.
هر وقت دیدی غم دارد تو را میگیرد با او صحبت کن. صحبت کردن با او ذات غم و حزن را می برد.

حاج محمد اسماعیل دولابی


" أمّن یجیب المضطرّ اذا دعاه و یکشف السّوء "
        کیست آن که وقتی شخص مضطرّ او را می خواند اجابتش می کند ؟




همه عالم مضطرند ، ولی درک و شعور اضطرار خود را ندارند .

آن مضطرّی اجابت می شود که اضطرار خود را درک کند ،

لذا فرمود " اذا دعاه " یعنی وقتی که اضطرارش را درک کرد و برای نجات خود دست به دعا برداشت .

حاج محمد اسماعیل دولابی

خدا در قرآن می فرماید :یَهدِی اللهُ مَن یَشاءُ خدا به نور خودش هدایت می کند .
بعد گفت :مَن یَشاء . این من یشاء به چه کسی می خورد؟به ما می خورد دیگر!فرمود ما نورمان را می دهیم و هدایت می کنیم . به چه کسی؟ به کسی که بخواهد. پس خواستن مال انسان شد . البته خدا هم باید کمک هم بکند.
آخر شب سجده کن و پیشانی برزمین بگذار . هرچه بالا و پایین بروی تا خودت نمی خواهی نمی شود . اگر خود تان نخواهید کارتان چند هزار سال عقب می افتد.
من یشا یعنی هر کس که بخواهد . خودت باید بخواهی پس خودت را برای خواستن آماده کن . انسان برای خواستن آماده نمی شود مگر آنکه خواست های طبیعی را کم کند. هرچه خواست های دنیایی کمتر شود این خواستن بیشتر می شود.

حاج محمد اسماعیل دولابی

مرحوم ایت الله فاضل لنکرانى (ره) :

من پنجاه سال است دارم اسلام مى خوانم. بگذار خلاصه اش را برایت بگویم؛

واجباتت را انجام بده. به جاى مستحبات تا مى توانى به کار مردم برس.


سه قفل با یک کلید!!!

جوانی نزد شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی آمد و گفت: سه قفل در زندگی ام وجود دارد و از شما به عنوان عالم دین سه کلید برای رفع این مشکل می خواهم.

قفل اول در زندگی من اینست که شغل خوبی ندارم و یک شغل خوب و آبرومند می خواهم و هر کاری که می کنم این مشکل من برطرف نمی شود شما به من یک راه نشان بدهید.

آیت الله نخودکی اصفهانی فرمودند :برو نمازت را اول وقت بخوان این مش...کل حل می شود.

جوان ادامه داد

قفل دوم در زندگی ام این است که دوست دارم یک همسر صالحه و خوب داشته باشم

آیت الله نخودکی اصفهانی فرمودند :برو نمازت را اول وقت بخوان این مشکل هم حل می شود

جوان ادامه داد

قفل سوم این است که دوست دارم خانه خدا را در جوانی زیارت کنم

آیت الله نخودکی اصفهانی فرمودند :برو نمازت را اول وقت بخوان این مشکل هم حل می شود


جوان عرض کرد: سه قفل با یک کلید؟؟!

شیخ نخودکی فرمود :

پسرم، این چیزی که به تو گفتم شاه کلید مشکلات است!



جوان رفت و سال بعد به خدمت آیت الله نخودکی اصفهانی رسید در حالی که هم شغل خوبی پیدا کرده بود و هم همسر مومنه ای به همراهش بود و عازم زیارت خانه خدا بود . . .