موسسه ی فرهنگی قرآنی عرفان القرآن

(شمیم لقاء)
موسسه ی فرهنگی قرآنی عرفان القرآن
بسمه تعالی
وب سایت حاضر با هدف معرفی موسسه ی فرهنگی قرآنی عرفان القرآن (شمیم لقاء) به علاقه مندان علوم دینی و قرآنی و ترویج و ارائه ی گوشه ای از تفکر اسلامی و شیعی راه اندازی شده است
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره ی این موسسه به درباره ما مراجعه نمایید.

به امید ظهور تجلی قرآن بشریت صاحب العصر و الزمان(عج) و استشمام شمیم لقائش



از احوالات پسر فاطمه بی خبر نباشید!

بر او سلام بفرستید!

با او صحبت کنید میشنود!

او هم دل دارد....!

سلام بر تو ای پسر فاطمه!

سلام بر تو ای همنشین زمان های دلسوز

سلام بر تو که تنهایی!

سلام بر تو ای حضرت عشق!

آقاجون برگرد بخدا دل ها تنگ است.....
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران

۳ مطلب در مهر ۱۳۹۲ ثبت شده است

در سفری که امام خمینی(ره) و پدرم برای زیارت به مشهد مقدس رفته بودند امام درصحن حرم امام رضا (ع) با سالک الی الله حاج حسنعلی نخودکی مواجه می شوند. امام امت (ره) که در آن زمان شاید درحدود سی الی چهل سال بیشتر نداشت وقت را غنیمت می شمارد و به ایشان می گوید با شما سخنی دارم.حاج حسنعلی نخودکی می گوید: من درحال انجام اعمال هستم، شما در بقعه حر عاملی (ره) بمانید من خودم پیش شما می آیم. بعد از مدتی حاج حسنعلی می آید و می گوید چه کار دارید؟

امام (ره) خطاب به ایشان رو به گنبد و بارگاه امام رضا (ع) کرد و گفت: تو را به این امام رضا، اگر (علم) کیمیاداری به ما هم بده؟

حاج حسنعلی نخودکی انکار به داشتن علم (کیمیا) نکرد بلکه به امام (ره) فرمودند:اگر ما «کیمیا» به شما بدهیم و شما تمام کوه و در و دشت را طلا کردید آیا قول می دهید که به جا استفاده کنید و آن را حفظ کنید و درهر جائی به کار نبرید؟

امام خمینی (ره) که از همان ایام جوانی صداقت از وجودشان می بارید، سر به زیر انداختند و با تفکری به ایشان گفتند: نه نمی توانم چنین قولی به شما بدهم.

حاج حسنعلی نخودکی که این را از امام (ره) شنید روبه ایشان کرد وفرمود: حالا که نمی توانید «کیمیا» را حفظ کنید من بهتر از کیمیا را به شما یاد می دهم و آن این که:

بعد از نمازهای واجب یک بار آیه الکرسی را تا «هوالعلی العظیم» می خوانی.

و بعد تسبیحات فاطمه زهرا(س) را می گویی.

وبعد سه بار سوره توحید «قل هوالله احد» را می خوانی.

و بعد سه بار صلوات می گویی:اللهم صل علی محمد و آل محمد

و بعد سه بار آیه مبارکه: و من یتق الله یجعل له مخرجا. و یرزقه من حیث لایحتسب و من یتوکل علی الله فهو حسبه ان الله، بالغ امره قد جعل الله لکل شیء قدراً؛ (طلاق/۲ و ۳) (هرکس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می کند و او را از جائی که گمان ندارد روزی می دهد، و هرکس برخداوند توکل کند کفایت امرش را می کند، خداوند فرمان خود را به انجام می رساند، و خدا برای هرچیزی اندازه ای قرار داده است.) را می خوانی که این از کیمیا برایت بهتر است


دکتر الهی قمشه ای :

اگر می گویند ذکر کنید، منظور این نیست که یک تسبیح دستمان بگیریم و بگوییم: یا الله ، یا رحمان ، یا رحیم و ...اسم ببریم! اینها ذکر نیست. ذکر اینست که "او در کل زندگی ما حضور داشته باشد". اگر یک اسم خدا جمیل است پس باید در معماریمان باشد، در رفتارهایمان باشد، در لباسمان باشد، در ظاهر و باطنمان باید باشد، در صحبت کردنمان باید باشد. کو جمیل!؟ که تو می گویی من ذاکرم!
هر کس به اسماء الله ذاکر نباشد زندگیش سخت می شود و معیشتش تنگ می شود.

حضرت موسی(علیه السلام) در کوه طور در مناجات خود فرمود:

"یا اله العالمین (ای خدای جهانیان)"

ندا آمد:لبیک......

پس فرمود :

"یا اله المطیعین(ای خدای اطاعت کنندگان)"

ندا آمد:لبیک...

فرمود »

"یا اله العاصین(ای خدای گناهکاران)"

ندا آمد:

"لبیک...لبیک...لبیک..."

حضرت موسی(علیه السلام) عرض کرد:

حکمتش چیست که این دفعه سه بار شنیدم که فرمودی لبیک؟!

به او خطاب شد:

"عارفان به معرفت خود،نیکوکاران به کار نیک خود و

مطیعان به اطاعت خود اعتماد دارند...

ولی گناهکاران جز به فضل من پناهی ندارند...

اگر از درگاه من نا امید گردند به کجا پناه ببرند؟!"